هر زمان بر سر پرشور هوای دگر است از سعیدا غزل 84

هر زمان بر سر پرشور هوای دگر است

1 هر زمان بر سر پرشور هوای دگر است هر نفس از دل غمدیده نوای دگر است

2 گاه پیچد به خم زلف و گهی بر کاکل آه دلسوز مرا مد رسای دگر است

3 بیشه ای را که منم شیر نیستانش را هر دم از نالهٔ من برگ و نوای دگر است

4 ای خوشا عالم معنی که به هر چشم زدن بهر دل بردن ما ماه لقای دگر است

5 درد در سینه ام از نعمت او می بالد سینه را ازغم او باز صفای دگر است

6 هر که راه عشق ره و رسم ملامت آموخت دل به جای دگر و چشم به جای دگر است

7 از دعای شب و آه سحر و گریهٔ صبح شکر لله سعیدا که صفای دگر است

عکس نوشته
کامنت
comment