1 هرگه که دل خسته در آن می کوشد کز ساغر چشمم، می لعلت نوشد
2 عناب لبت، مردمک چشم مرا گوید: مگرت هنوز خون می جوشد؟
1 دو نتیجه است در جهان وجود غرض فیض علت اولی
2 رقم کلک منشی ارزاق قلم صدر مسند انشی
1 در عالم عشق طور، طور غم تست در دور زمانه جور، جور غم تست
2 در ساغر دیده زان مدامست مرا خونابه ی دل که دور، دور غم تست
1 شاه انجم چون ز برج جدی سر برمیزند شدت سرما دم از تأثیر اختر میزند
2 در سر گیتی سحاب از برف چادر میکشد در رخ گردون غمام از برق خنجر میزند