هر دم به بند زلف شکاری از مجیرالدین بیلقانی غزل 43

مجیرالدین بیلقانی

آثار مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر

1 هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر وحشی مباش با من و وحشت ز سر مگیر

2 دل گر نبود خاک تو بی سایه تو سوخت جان خاک تست از سر او سایه بر مگیر

3 گفتی که زر چه جای زرست ای بهانه جوی؟ رنگ رخم ببین و بهانه به زر مگیر

4 صد دل به غمزه بشکن و روی از وفا متاب بوسی ز لعل کم کن و تنگی شکر مگیر

5 آخر نه در غم تو شبی روز کرده ایم طوفان آب دیده و آه سحر مگیر

6 هر چند صید ما نه سزاوار دام تست ما را بریز خون و جز از ما دگر مگیر

7 گر بر درت مجیر ز مستی شبی گذشت مدهوش عشق تست بر او این قدر مگیر

عکس نوشته
کامنت
comment