مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی

مجیرالدین بیلقانی
مجیرالدین بیلقانی

هر دم به بند زلف شکاری از مجیرالدین بیلقانی غزل 43

غزل 43 ام از 504 غزلیات

هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر

1 هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر وحشی مباش با من و وحشت ز سر مگیر

2 دل گر نبود خاک تو بی سایه تو سوخت جان خاک تست از سر او سایه بر مگیر

3 گفتی که زر چه جای زرست ای بهانه جوی؟ رنگ رخم ببین و بهانه به زر مگیر

4 صد دل به غمزه بشکن و روی از وفا متاب بوسی ز لعل کم کن و تنگی شکر مگیر

5 آخر نه در غم تو شبی روز کرده ایم طوفان آب دیده و آه سحر مگیر

6 هر چند صید ما نه سزاوار دام تست ما را بریز خون و جز از ما دگر مگیر

7 گر بر درت مجیر ز مستی شبی گذشت مدهوش عشق تست بر او این قدر مگیر

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر

شاعر شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر چه کسی است ؟

شاعر شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر مجیرالدین بیلقانی می باشد.

شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر چیست ؟

قالب شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر غزل است

مضمون اصلی شعر هر دم به بند زلف شکاری دگر مگیر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر