1 هر طرف جلوه کند، روی به ما بنماید نتواند به کسی شمع قفا بنماید
2 شمع بتخانه به منعم سر خود جنباند چون ره کعبه به من قبله نما بنماید
3 رازهای فلک از سینه ی عارف پیداست همچو دریا که درو مرغ هوا بنماید
4 چوب خواهد، مدد از هرکه کسی می جوید رهنما چون طلبم، خضر عصا بنماید
5 سوی گلخن چو روم، شعله ز روی تعظیم خیزد از مسند خاکستر و جا بنماید
6 کامی از عمر سبکرو نپذیرد صورت عکس در آب روان، روی کجا بنماید؟
7 خبر از گرمی این بادیه هرکس پرسد خضر افتد به قفا و کف پا بنماید
8 ما و آوارگی ای دل، که خدا می خواهد وسعت مملکت خویش به ما بنماید!
9 شحنه ای نیست درین بادیه افسوس سلیم که ره گم شده را راهنما بنماید