1 هر گه که تو نعل اسب دیگران بندی داغی دگرم بر دل حیران بندی
2 قربان شومت پیش چو بر … وز کیش بر آیم چو تو قربان بندی
1 چندان بکنم تو را من ای طرفه پسر خدمت که مگر رحم کنی بر چاکر
2 هرگز نکنم برون من ای جان جهان پای از خط بندگی و از عهد تو سر
1 منگر به زمین که خاک و آبت بیند منگر به فلک که آفتابت بیند
2 جانم بشود ز غیرت ای جان و جهان گر زانکه شبی کسی به خوابت بیند
1 من مهستیام بر همه خوبان شده طاق مشهور به حسن در خراسان و عراق
2 ای پور خطیب گنجه از بهر خدا مگذار چنین بسوزم از درد فراق