-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر گه که گل لعل بخندد به چمن بر جز جام می لعل نشاید به دهن بر
2 من جامه گر از جور غم عشق دریدم گل جامه ز جور که دریده است به تن بر
3 فریاد کند هر که به بیداد در افتد فریاد ز رعد آمد و بیداد به من بر
4 ماند به سرشک من و رخساره معشوق هر قطره که شبگیر درافتد به سمن بر
5 از لاله همه دشت عقیق یمنی گشت تاراج کی آمد ز خراسان به یمن بر
6 وز ژاله زمین معدن در عدنی شد تا باد گذر کرد به دریای عدن بر
7 از بس که همی مشک فشانند درختان افسوس کند شاخ درختان به ختن بر
8 صدر همه سادات علی تاج معالی در مدحت او فتنه معانی به سخن بر