-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر گه آن قصاب خنجر بر گلوی من نهد مینهم سر بر زمین تا پا بروی من نهد
2 آنکه هر سو کشته ای سر مینهد بر پای او کشته آنم که روزی پا بسوی من نهد
3 خوی او تندست با من، گو: رقیب سنگدل تا برآرد تیغ و پیش تند خوی من نهد
4 رازها در سینه دارم، گوشه ای خواهم که: یار ساعتی گوش رضا بر گفتگوی من نهد
5 دفع سودای سر زلف تو نتواند حکیم گر دو صد زنجیر بر هر تار موی من نهد
6 گرد غم را گر بآب دیده بنشانم دمی باز برخیزد، قدم در جستجوی من نهد
7 بوی مشک آید ز اوراق هلالی سالها گر دمی پیش غزال مشکبوی من نهد