هر غم که ز عشق یار می‌بینم از انوری ابیوردی غزل 228

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

هر غم که ز عشق یار می‌بینم

1 هر غم که ز عشق یار می‌بینم از گردش روزگار می‌بینم

2 بیداد فلک از آنکه دی بودست امروز یکی هزار می‌بینم

3 تا شاخ زمانه کی گلی زاید اکنون همه زخم خار می‌بینم

4 دربند دمی که بی‌غمی باشم بنگر که چه انتظار می‌بینم

5 در هر دل دوستی بنامیزد صد دشمن آشکار می‌بینم

6 آن می‌بینم که کس نمی‌بیند آری نه به اختیار می‌بینم

7 با دست زمانه در جهان حقا گر پای کس استوار می‌بینم

8 گردون نه شمار با یکی دارد نام همه در شمار می‌بینم

9 با دهر مساز انوری کاری کین کار نه پایدار می‌بینم

عکس نوشته
کامنت
comment