کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

هر نیر که بر سینه ام آن فتنه از کمال خجندی غزل 273

غزل 273 ام از 1252 غزلیات

هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت

1 هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت دل شهل گرفت آن همه چون بر سپر انداخت

2 دلخته نشد عاشق از آن نیر و نیازرد دلخته از آن شد که به روز دگر انداخت

3 زآن نیر که انداخت کسی دور به دعوی ما را ز خود آن شوخ از آن دورتر انداخت

4 باز آمد و بر نیر دگر چشم دگر دوخت هر صید که آن غمزه به تیر نظر انداخت

5 تا مرغ چرا بست پر خویش بر آن تیر مرغ دلم از حسرت آن بال و پر انداخت

6 عاشق به دو صد زخم چو قانع نشد از یار یک نیر چه باشد سوی باران اگر انداخت

7 نبرت به دل ریش کمال آمد و گم شد خواهی که شود بافته باید دگر انداخت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت

شاعر شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت چه کسی است ؟

شاعر شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت کمال خجندی می باشد.

شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت چیست ؟

قالب شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت غزل است

مضمون اصلی شعر هر نیر که بر سینه ام آن فتنه گر انداخت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر