اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای

اوحدی مراغه‌ای
اوحدی مراغه‌ای

هر شبی تا به سحر زار از اوحدی مراغه‌ای ترکیب 2

ترکیب 2 ام از 1326 ترکیبات

هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24

1 هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت اندکی خسبم و بسیار بگریم ز غمت

2 رحمت آری، اگر این گریه ببینی، لیکن خفته باشی تو، چو بیدار بگریم ز غمت

3 خار خار گل رویت، چو به باغی بروم بروم بر گل و بر خار بگریم ز غمت

4 دل من بی‌رسن زلف تو چون سنگ شود بر دل تنگ به خروار بگریم ز غمت

5 بر سر کوی تو، از شوق تو، من هر نفسی . . .

6 در غمت زار بگریم من و از بی‌مهری بازخندی چو تو، من زار بگریم ز غمت

7 اوحدی دوش مرا گفت: بکن چارهٔ خویش چاره آنست که : ناچار بگریم ز غمت

8 آخر، ای دستهٔ گل، سوسن باغ که شدی؟ بی‌تو تاریک نشستم، تو چراغ که شدی؟

9 پیش زخم تو به از سینه سپر می‌بایست با غم عشق تو تدبیر دگر می‌بایست

10 احتراز، ای دل، ازین کار چه سودست امروز؟ پیشتر زانکه درافتیم، حذر می‌بایست

11 هر شبم دل ز فراق تو بسوزد صد بار باز گویم که: از این سوخته‌تر می‌بایست

12 آستین ز آب دو چشم، این که همی تر گردد دامنم بی‌تو پر از خون جگر می‌بایست

13 آبرویم ببرد هر نفس این دیدهٔ تر خاک پای تو درین دیدهٔ تر می‌بایست

14 جانم از تنگی این دل به لب آمد بی‌تو با چنین دل غم عشق تو چه در می‌بایست؟

15 اوحدی را شب هجرت ز نظر نور ببرد شمع رخسار تو در پیش نظر می‌بایست

16 ای دلم برده، مرا بی‌دل و بی‌هوش مکن کار دل سهل بود، عهد فراموش مکن

17 تو برفتی و دلم قید هوای تو هنوز هوس دیده به خاک کف پای تو هنوز

18 گر نشانی ز جفا چون مژه تیرم در چشم دیدهٔ من نشکیبد ز لقای تو هنوز

19 بر سر ما بگزیدی تو بهر جای کسی ما کسی را نگزیدیم بجای تو هنوز

20 گفته بودی که : دوایی بکنم درد ترا ما در آن درد به امید دوای تو هنوز

21 ای که عمری سر من بر خط فرمان تو بود تو به فرمان خودی، من به رضای تو هنوز

22 گر به شاهی برسم، سایه ز من باز مگیر که گدای توام، ای دوست، گدای تو هنوز

23 اوحدی، قصه ز سر گیر و بر دوست بنال که بگوشش نرسیدست دعای تو هنوز

24 راست گو : کز سر مهر منت، ای ماه، که برد؟ که زد این راه؟ دلت را دگر از راه که برد؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت

شاعر شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت چه کسی است ؟

شاعر شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت اوحدی مراغه‌ای می باشد.

شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت چیست ؟

قالب شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت ترکیب است

مضمون اصلی شعر هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
اوحدی مراغه‌ای

هر شبی تا به سحر زار از اوحدی مراغه‌ای ترکیب 2

ترکیب 2 ام از 1326 ترکیبات
بنر