1 هر شب به تو با عشق و طرب میگذرد بر من زغمت به تاب و تب میگذرد
2 تو خفته به استراحت و بی تو مرا تا صبح ندانی که چه شب میگذرد
1 گفتم نگرم روی تو گفتا به قیامت گفتم روم از کوی تو گفتا به سلامت
2 گفتم چه خوش از کار جهان گفت غم عشق گفتم چه بود حاصل آن گفت ندامت
1 امروز ما را گر کشی بیجرم از ما بگذرد اما به پیش دادگر مشکل که فردا بگذرد
2 زینگونه غافل نگذری از حال زار ما اگر گاهی که بر ما بگذری دانی چه بر ما بگذرد
1 سپهر فضل و هنر آفتاب عز و شرف سحاب جود و کرم میرزا شریف احمد
2 طراز مسند اجلال بد در این محفل دریغ و درد که برچیدش آسمان مسند