1 هر صبح که خندید زخندیدن او دیدم دل خود چاک چوپیراهن او
2 هر شام که بگذشت ، شد از گریۀمن همرنگ سرآستین من دامن او
1 مخور ای دل غم بسیار مخور ور خوری جز غم دلدار مخور
2 نه غم یار عزیزست؟ آن نیز اگرت هست نگهدار مخور
1 هر که چون روی تو رویی دارد سر بسر راحت دنیی دارد
2 هر که دارد دهن و زلف و خطت کوثر و سدره و طوبی دارد