- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر صبح کآفتاب رخت سر زند ز جیب گر من چو صبح چاک زنم جیب جان چه عیب
2 چون گشت ساقی آن لب میگون چه جای طعن گر طیلسان زهد به صهبا دهد صهیب
3 پیران سرم هوای جوانی ز ره فکند آنجا که حکم عشق چه جای شباب و شیب
4 بر ما رقم به عشق زد آن دم که ساز کرد اسباب جلوه شاهد خلوت سرای غیب
5 اشک من از عقیق یمن می دهد نشان مذ خیمة سعاد علی ایمن العذیب
6 سیراب کن ز بحر یقین جان تشنه را زین بیش خشک لب منشین بر سراب ریب
7 جامی درون خرقه خود یافت دوست را زان رو کشید پای به دامان و سر به جیب