هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی از جامی غزل 974

هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی

1 هر لحظه جمال خود نوع دگر آرایی شور دگر انگیزی شوق دگر افزایی

2 عقل از تو چه دریابد تا وصف تو اندیشد در عقل نمی گنجی در وصف نمی آیی

3 پنهانی تو پیدا پیدایی تو پنهان هم از همه پنهانی هم بر همه پیدایی

4 زان سایه که افکندی بر خاک گه جلوه دارند همه خوبان سرمایه زیبایی

5 بی پرده آب و گل ما را ننمایی رو خورشید درخشان را تا کی به گل اندایی

6 ای گشته عیان هر جا هر جا که شوی پیدا گردد ز غمت شیدا صد عاشق هر جایی

7 جامی ز دویی بگسل یکروی شو و یکدل باشد که کنی منزل در عالم یکتایی

عکس نوشته
کامنت
comment