1 هر مرد که لاف زد شدش مردی باد شد رادی خاک چو به منت بر داد
2 من بنده آن که چون هنر گیرد یاد بی لاف مبارز است و بی منت راد
1 هر چه اقبال بیندیشید آمد همه راست جان بدخواهان از هیبت و از هول بکاست
2 موکب طاهری آواز برآورد بلند هر سویی از ظفر و نصرت لبیک بخاست
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت