- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کو ز نژاد آدم افتاد شادی به نصیب او کم افتاد
2 بنمای دلی که او درین دور از صدمه غم مسلم افتاد
3 زخمی که زمانه بر دلم زد افزون ز هزار مرهم افتاد
4 چون خوش بود ای عجب دل آنک؟ در یک سالش دو ماتم افتاد
5 قصه چکنم که ساغر غم؟ بر دست دلم دمادم افتاد
6 جان در عجب است و عقل عاجز کین واقعه ها چه محکم افتاد
7 زان روز که رنج با دل ما از نکبت دهر همدم افتاد
8 در دیده خوشدلی نمک ریخت در قامت خرمی خم افتاد
9 نه لهو و نشاط با هم آمد نه یکشبه عیش درهم افتاد
10 آری به مراد کم زند دم آن کس که ز نسل آدم افتاد