1 هر کرا دلق ریا در بر بود از سگان کوی واپس تر بود
2 نیست درویشی بزرق و شید و شین تاج درویشست ترک عالمین
3 هرگز از دلق ریا بر سر میار شاشه ابلیس را باران مدار
4 بر طریق علم باید رفت راه تا نیفتی ناگهان در قعر چاه
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 دستم بدست گیر، که دل توبه کارتست جان را نگاه دار، که جان یار غارتست
2 بر جان و بر دلم نظری کن ز روی لطف جان را هزار منت و ذل شرمسار تست
1 گریبان میدرم هردم که: دامان درمکش از ما که ما مشتاق دیداریم و رند و عاشق و شیدا
2 به چشم مست میگونت بگو: ای ترک یغمایی که: آخر چیست مقصودت ز چندین غارت دلها؟
1 چند پرسی ز کجایی و کجایی و کجا؟ از نهان خانه تجریدم و از دار فنا
2 تو جدل میکنی، اما چه کنی چون نکنی؟ گفت در حق تو حق: «اکثر شی ء جدلا»
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **