-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کرا عشق در کمند انداخت بست و از قید عقل فارغ ساخت
2 ریخت در جام عقل باده عشق آتشی بود کابگینه گداخت
3 پاکبازش نمیتوان گفتن هر که با تو قمار عشق نباخت
4 پیک خیل خیال دوست رسید کشور دل زغیر او پرداخت
5 فخرم این بس که پاسبانش دوش در میان سگان مرا بنواخت
6 داشتم طوق عشق در گردن داغ پیشانیم چو دید شناخت
7 شوق شکر لبانت آشفته شور شیرین بگفتگو انداخت