هر دلی کز تو شود غمزده، از وحدت کرمانشاهی غزل 16

وحدت کرمانشاهی

آثار وحدت کرمانشاهی

وحدت کرمانشاهی

هر دلی کز تو شود غمزده، آن دل شاد است

1 هر دلی کز تو شود غمزده، آن دل شاد است هر بنایی که خراب از تو شود آباد است

2 ره به ویرانه عشق آر و برو در بر بند عقل را خانه تعمیر، که بی بنیاد است

3 کمر بندگی عشق نبندد به میان مگر آن بنده که از بند جهان آزاد است

4 من اگر رندم و بدنام برو خرده مگیر زانکه هر خوب بدی از ادب استاد است

5 پنجه در پنجه تقدیر نشاید افکند چون که بازوی فلک سخت‌تر از فولاد است

6 دامن دشت گر از ناله مجنون خالی‌ست کمر کوه پر از زمزمه فرهاد است

7 پیش سجاده‌نشینان خبر از باده مگوی زاهد و ترک ریا غایت استبعاد است

8 دل دیوانه نصیحت نپذیرد هیهات چه توان کرد که این فطری و مادرزاد است

9 جنت و کوثر و طوبی تو و وحدت همه اوست که رخش جنت و لب کوثر و قد شمشاد است

عکس نوشته
کامنت
comment