- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر دم ای گل از تو در گلشن فغان تازه است عندلیبان کهن را داستان تازه است
2 تا کدامین خسته را کشتی ز تیغ بیدریغ زان که بر دامانت از خونش نشان تازه است
3 برقی از هر گوشه آهنگ گلستان کرد باز گوییا بر شاخ طرح آشیان تازه است
4 چون جرس در سینه مینالد دل زارم مگر نوسفر ماهی میان کاروان تازه است
5 خلقی از مژگان و ابرو کشته در میدان عشق ترک سر مست مرا تیر و کمان تازهاست
6 کاش آن سرو روان بهر تماشا آمدی تا به جوی دیدهام آب روان تازه است
7 ز امتحان صد ره فزونتر گشت و بازم زنده کرد وه که با من هر زمانش امتحان تازه است
8 ایمنم از خون خود در زیبا جوان کز خط سبزش مرا خط امان تازه است
9 عشق نیرنگی به کار آورده کز هرگوشهای منحنی پیری گرفتار جوان تازه است
10 من فروغی گشتم از ذوق لب او نکته سنج شکری را طوطی شیرین زبان تازه است