هر انگشت من از داغ جدایی از سلیم تهرانی غزل 927

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

هر انگشت من از داغ جدایی

1 هر انگشت من از داغ جدایی همی نالد چو نی در دست نایی

2 هر آهی کز دلم سوی فلک رفت ز ره برگشت چون تیر هوایی

3 دلم را سوی تیغش می کند عشق به انگشت شهادت رهنمایی

4 هراسان گردد از شهباز او کبک چنان کز بیم ترکان روستایی

5 نشسته گرد چون ساز شکسته به رخسارم به کنج بینوایی

6 سلیم از گریه در گرداب خون است چو نقش داغ در دست حنایی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر