-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر انگشت من از داغ جدایی همی نالد چو نی در دست نایی
2 هر آهی کز دلم سوی فلک رفت ز ره برگشت چون تیر هوایی
3 دلم را سوی تیغش می کند عشق به انگشت شهادت رهنمایی
4 هراسان گردد از شهباز او کبک چنان کز بیم ترکان روستایی
5 نشسته گرد چون ساز شکسته به رخسارم به کنج بینوایی
6 سلیم از گریه در گرداب خون است چو نقش داغ در دست حنایی