هر مست که می به دست گیرد از جامی غزل 190

هر مست که می به دست گیرد

1 هر مست که می به دست گیرد زان نرگس می پرست گیرد

2 آن را که فکند ساقت از پای جز ساعد تو که دست گیرد

3 با قدر بلند سدره خود را پهلوی قد تو پست گیرد

4 گر عشق تو بر فلک نهد بار پشت وی ازان شکست گیرد

5 از زلف تو بخت کار ما را تعلیم گشاد و بست گیرد

6 هر چند که سیست لام زلفت صد ماهی دل به شست گیرد

7 جامی که و جام می که خود را از لعل لب تو مست گیرد

عکس نوشته
کامنت
comment