1 هر شام و سحر ملائک علیین آیند به طرف حرم خلد برین
2 مقراض به احتیاط زن، ای خادم ترسم ببری، شهپر جبریل امین
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ساز بر خود حرام، آسایش که فراغت طریق مردی نیست
2 پا بفرسای در ره طلبش پا همین بهر هرزه گردی نیست
1 نوجوانی از خواص پادشاه میشدی، با حشمت و تمکین، به راه
2 دل ز غم خالی و سر پر از هوس جمله اسباب تنعم پیش و پس
1 جای دگر نماند، که سوزم ز دیدنت رخساره در نقاب ز بهر چه میکنی؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به