1 هر شام و سحر ملائک علیین آیند به طرف حرم خلد برین
2 مقراض به احتیاط زن، ای خادم ترسم ببری، شهپر جبریل امین
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای عقل خجل ز جهل و نادانی ما درهم شده خلقی، ز پریشانی ما
2 بت در بغل و به سجده پیشانی ما کافر زده خنده بر مسلمانی ما
1 زاهد نکند گنه، که قهاری تو ما غرق گناهیم، که غفاری تو
2 او قهارت خواند و ما غفارت آیا به کدام نام، خوش داری تو؟
1 یارب، تو مرا مژدهٔ وصلی برسان برهانم از این نوع و به اصلی برسان
2 تا چند از این فصل مکرر دیدن بیرون ز چهار فصل، فصلی برسان
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به