- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر مرغ که میپرد ز بامت گویم، بمن آورد پیامت!
2 خونم، که چو آب شد حلالت؛ گر با دگران خوری حرامت!
3 مپسند ستمگران بمحشر خندند بزخم ناتمامت
4 خوش دانه بحیله میفشانی از صید مگر تهی است دامت؟!
5 تو خواه ببخش و، خواه بفروش؛ زین کوی نمیرود غلامت!
6 ای دوست! مریز خون دشمن کز دوست کشند انتقامت
7 شکر از آذر، شکایت از غیر؛ تا زین دو خوش آید از کدامت؟!