جامی

جامی

جامی
جامی

هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را از جامی غزل 38

غزل 38 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را

1 هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را شعله در خرمن زنی مشتی خس و خاشاک را

2 عقل را روشن شود ماهیت حسنت اگر پرده حیرت نبندد دیده ادراک را

3 جان پاک است آن نه تن در زیر پیراهن تو را صد هزاران آفرین جان آفرین پاک را

4 کمترین صید توام پیش سگان خود فکن گر نیم لایق که آلایی به من فتراک را

5 جامه جان چاک شد تاری ز پیراهن ببخش کز چنان رشته توان پیوند کرد این چاک را

6 دامن خرگه برافکن ای مه خرگه نشین ورنه خواهد سوخت آهم خیمه افلاک را

7 خاک شد بر رهگذارت جامی و هرگز نیافت آن شرف کز سایه سرو تو باشد خاک را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را

شاعر شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را چه کسی است ؟

شاعر شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را جامی می باشد.

شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را چیست ؟

قالب شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را غزل است

مضمون اصلی شعر هر دم افروزی چو گل رخسار آتشناک را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر