هر نفس مجلس ما دوش معطر از نشاط اصفهانی غزل 102

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

هر نفس مجلس ما دوش معطر می‌شد

1 هر نفس مجلس ما دوش معطر می‌شد تا کجا ذکری از آن زلف معنبر می‌شد

2 پرتو ماه ز روی تو حکایت می‌کرد ظلمت شب به سر زلف تو رهبر می‌شد

3 شرح الطاف تو آرایش مجلس می‌داد ذکر اوصاف تو پیرایهٔ دفتر می‌شد

4 هر نفس شوق من از یاد تو افزون می‌گشت هر زمان صبر من از روی تو کمتر می‌شد

5 من همی ذکر تو می‌گفتم و سد بار فزون می‌شنیدم که در افلاک مکرر می‌شد

6 دری از روضهٔ فردوس به مجلس بگشود یا خیال تو در اندیشه مصور می‌شد

7 از دعای شه و از ذکر تو می‌دید فروغ بزم و روشن افق از خسرو و خاور می‌شد

عکس نوشته
کامنت
comment