اگرچه بر دلم از هجر از جهان ملک خاتون غزل 539

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

اگرچه بر دلم از هجر صد ستم باشد

1 اگرچه بر دلم از هجر صد ستم باشد ولی امید وصال ار بود چه غم باشد

2 وگرچه خسته و زاری دلا مباد آن روز که سایه غم او از سر تو کم باشد

3 قدم به پرسش بیمار نه که خواهم کرد هزار جان گرامی فدا گرم باشد

4 دلم ز روز فراقت به جان رسید کنون گرش به وصل نوازی شبی کرم باشد

5 کجا به حال گدایان نظر کنی شاها تو را که ملک سلیمان و جام جم باشد

6 همیشه پشت مرادم به زیر بار فراق هلال وار چو ابروی دوست خم باشد

7 کسی که بر در وصل تو جان دهد چو جهان میان حلقه ی عشّاق محترم باشد

عکس نوشته
کامنت
comment