- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای خواجه، درین کوی چه عیشست و چه بودست؟ بخت تو بلندست و زیانها همه سودست
2 ای خواجه، تو مستی و ندانم که چه مستی؟ مستی و ندانم که کلاهت که ربودست؟
3 این چیست که خود را نشناسی بحقیقت؟ غیرت بمیانست و علی رغم حسودست
4 از دولت وصلت بشب و روز همه وقت در مجلس ما زمزمه رود و سرودست
5 ای فاضلکان، از در میخانه درآیید از فضل مگویید، که هنگام شهودست
6 این قصه بگویید بدزدان طریقت : هنگامه مگیرید، که هنگام ربودست
7 باید که بدانند خلایق بحقیقت هر چیز که بینند، که بودست نبودست
8 با صوفی جرار بگویید که: غم نیست گر جامه سیاهست ولی خرقه کبودست
9 آن یار چو پیداست، چه گوییم؟ چه جوییم؟ قاسم، چه زنی حلقه؟ که این در بگشودست؟