جامی

جامی

جامی
جامی

خواجه درمانده فرج است و گرفتار از جامی غزل 408

غزل 408 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو

1 خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو «فانکحوا» بیش نخوانده ست ز قرآن و «کلوا»

2 کمترک گوش کنند اهل هوا ز اهل صفا آیت «کم ترکوا» وز همه شان کمترک او

3 تکیه بر عفو بود این همه گستاخی وی آه اگر منتقمش وانگذارد به عفو

4 ای شده همچو کدو جمله شکم کفچه مکن بهر پر کردن آن دست طمع سوی به سو

5 تا شود بزمگه شاه سراپرده عشق خانه خویش بپرداز ازین کفچ و کدو

6 دست فکرت چه زنی دفع قضا رادر سر مصلحت نیست که با سنگ کند جنگ سبو

7 تا نیابی به سر رشته وحدت جامی دلق صد پاره کثرت نتوان کرد رفو

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو

شاعر شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو چه کسی است ؟

شاعر شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو جامی می باشد.

شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو چیست ؟

قالب شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو غزل است

مضمون اصلی شعر خواجه درمانده فرج است و گرفتار گلو چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.