ای رخ چون گلشن تو روضه رضوان از اسیری لاهیجی غزل 32

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

ای رخ چون گلشن تو روضه رضوان ما

1 ای رخ چون گلشن تو روضه رضوان ما چین زلف بیقرار آرامگاه جان ما

2 در کمان ابروان آن چشم کافر کیش تو می نهد هر دم خدنگ غمزه در قربان ما

3 عشق چون معشوق آرد در لباس عاشقی من ترا باشم همیشه تا توباشی آن ما

4 تا گدای کوی تو گشتم، سلاطین جهان سر نمی پیچند یکدم از خط فرمان ما

5 چون حریف خاص تو در بزم می خواری منم گشته اند ارواح قدسی زین شرف دربان ما

6 زاهد از عرفان ماکی بهره یابد عارفا چون بظرفش می نگنجد بحر بی پایان ما

7 هادی راه هدایت هست لطف نوربخش ای اسیری در دو عالم این بود برهان ما

عکس نوشته
کامنت
comment