-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رشکم ز گفتگوی تو خاموش می کند نامت نمی برم که دلم گوش می کند
2 آیینه را وصال تو خوش روی داده است عشرت همیشه رند نمدپوش می کند
3 بال هما به شهپر مصرع نمی رسد دولت ازان طلب که سخن گوش می کند
4 صورت نبست در دل ما کینه ی کسی آیینه هرچه دید، فراموش می کند
5 خواهد سلیم چید گلی از وصال او خمیازه سخت خدمت آغوش می کند