1 ای بس که جهان جبهٔ درویش گرفته از فضلهٔ زنبور برو دوختهام جیب
2 واکنون همه شب منتظرم تا بفروزند شمعی که به هر خانه چراغی نهد از غیب
3 آن روز فلک را چو در آن شکر نگفتم امروز درین زشت بود گر کنمش عیب
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 جرم رهی دوستی روی تست آفت سودای دلش موی تست
2 دل نفس از عشق تو تنها نزد در همه دلها هوس روی تست
1 در همه عالم وفاداری کجاست غم به خروارست غمخواری کجاست
2 درد دل چندان که گنجد در ضمیر حاصلست از عشق دلداری کجاست
1 مکن ای دل که عشق کار تو نیست بار خود را ببر که بار تو نیست
2 مردی از عشق و در غم دگری گرچه این هم به اختیار تو نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **