جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

بس که گوهر بر کنارم چشم از جویای تبریزی غزل 611

غزل 611 ام از 1266 غزلیات

بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند

1 بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند بی‌نیازیم آستین چون موج بر دریا فشاند

2 از شکفتن غنچه آب روی گلشن را فزود گوییا مشت گلابی بر رخ گلها فشاند

3 روسفیدی را که دل گنجینهٔ مهر تو شد بر جهان چون صبحدم دامان استغنا فشاند

4 چشم دارم سرو رعنایی برون آید زخاک تخم اشکی دیده ام کز یاد آن بالا فشاند

5 بسکه از نظارهٔ او در گداز حیرت است شمع محفل پیه چشم از دیدهٔ بینا فشاند

6 هر که بشکسته ست از سنگ جفا جویا دلی در حقیقت پیش راهش ریزهٔ مینا فشاند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند

شاعر شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند چه کسی است ؟

شاعر شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند جویای تبریزی می باشد.

شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند چیست ؟

قالب شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند غزل است

مضمون اصلی شعر بس که گوهر بر کنارم چشم خون‌پالا فشاند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر