- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بس که شبها دور ازان گل خاک بر سر میکنم همچو سبزه صبحدم از خاک سر بر میکنم
2 در چمن میافتم از شوق رخش در پای گل دامن گل را ز خوناب جگر تر میکنم
3 چون نمیبینم قدش را در چمن بر یاد او میروم نظاره سرو و صنوبر میکنم
4 بستهام با آنکه اهل ملتم دل در بتان گرچه از خیل خلیلم کار آزر میکنم
5 درد عشقت ساخت روی خاکساران را چو زر یعنی اکسیر وجودم خاک را زر میکنم
6 چون تو پیش آیی زبان را قوت تقریر نیست گرچه هردم صد سخن با خود مقرر میکنم
7 میدهی عشوه که جامی خاصه من آن توام سادگی بین کین سخن را از تو باور میکنم!