1 الا قم، واغتنم یوم التلاقی و در بالکاس وارفق بالرفاقی
2 بده جامی و بشکن توبهٔ من خلاصم ده ازین زهد نفاقی
3 مشعشعة اذا اسکرت منها فلا اضحوا الی یوم التلاقی
4 ازان باده که اول دادی، ای دوست بده بار دگر، گر هست باقی
5 و ان لم یبق فیالدن الحمیا تدارک بالرحیق من الحداقی
6 مرا باده مده، بوی خودم ده که از بوی تو سرمستیم، ساقی
7 اما تسقی کئوس الوصل یوما الی کم کاس هجران تساق
8 به وصلت شاد کن جانم، کزین بیش ندارد طاقت هجران عراقی
دیدگاهها **