- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 الا یا ایها الساقی می آمد حل مشکلها ز می مشکل بود توبه ادر کاسا و ناولها
2 چو گردد کعبه رو لیلی ز مجنون بیش ازین ناید که ریزد خون دل از دیده بر آثار منزلها
3 ز هر محمل چو آید بوی لیلی جای آن دارد که گردد اشک مجنون قطره زن دنبال محملها
4 بمیر از خویش تا زین موج خیز غم امان یابی که شخص مرده را زود افکند دریا به ساحلها
5 نه لالهست آن دمیده گرد کویت ز اشک محرومان حبابی چند گویی خاست از خونابه دلها
6 به صد ذلت سر من و آستان پیر میخانه به شیخ محترم بادا مسلم صدر محفلها
7 به خواب ار شعلههای نور گردد گرد تو جامی بشمس الراح عبرها و دور الکاس اولها