1 الا ان فعل المرء فی کل حاله یدل مدی الدنیا علی حال أصله
2 فان تک من عرق کریم نجاده فبا در الی نیل الامانی بوصله
3 و ان کان من أهل لئیم فلم ترم من الله الا أن نفوز بفضله
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 زهی عقیق تو افشانده بر روان گوهر ز شرم روی تو آبیست ناروان گوهر
2 گهر فشانی لعلت چو آیدم در چشم فتد ز چشم من زار ناتوان گوهر
1 پرهیز کن ز صحبت اصحاب لوم از آنک گردند از لئام کریمان اثر پذیر
2 همصحبت کریم شو ار بایدت کرم زیرا که طبع میشود از طبع خوی گیر
1 ای کرده روز را ز شب قیرگون نقاب یعنی فکنده سایه سنبل بر آفتاب
2 دانی عرق چگونه بود بر عذار او چون بر صحیفه گل تر قطره گلاب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به