-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 الا ای جگر گوشگانِ پدر بخوانید این پندِ من سر به سر
2 به گوشِ خرد راز من بشنوید به ابیاتِ تعلیم من بگروید
3 هنر باید آموخت از در به در کم از کم بود مردم بی هنر
4 سرایی ست بی در، سری بی کلاه درختی ست بی بر، چهی بی میاه
5 ملک زادة بی هنر دون بود وگر از نژادِ فریدون بود
6 که سگ را که هست از هنر دستگاه بود بر نسیج و نسخ پادشاه
7 سر هر هنر چیست ای جانِ باب نگه داشتن حدِّ خود در شراب
8 اگر صد هنر داری و بدخوری دریغا که آبِ هنر می بری
9 درونش فرشته ست و بیرون بلیس که علمش شریف است و نفسش خسیس
10 چو نفس خسیسش درآید به کار همه علم و فضلش شود تار و مار
11 هنر عیب گردد شود فخر عار اگر بدخوری می نکو پاس دار
12 شراب گران و تنک حوصله رهت بر صراط است و پای آبله
13 اگر هوشمندی ره حق بسیچ ز تعلیم و تنبیه گردن مپیچ
14 توان کرد اگر در دل افتد هراس ز بدمست و بد خفت و بد خوقیاس
15 ز مست امتحان کن نه از هوشیار ز دیوانه باید گرفت اعتبار