-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عید شد، خوبان به عزم مجلس و می میروند دردمندان راه میپرسند و از پی میروند
2 گر به گشتی میرود، تنها خوشست آن آفتاب قاصد جان منند آنها که با وی میروند
3 چون گل و سنبل پریرویان ز آب و تاب می طرهها آشفته و رخساره در خوی میروند
4 آنکه میرفتند با تکبیر و قامت، این زمان با نوای ارغنون و ناله نی میروند
5 میرود شاهی ز کویت از دم سرد رقیب بلبلان از بوستان در موسم دی میروند