1 عید، هرکس را ز یار خویش، چشم عیدی است چشم ما پر اشک حسرت، دل پر از نومیدی است
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 از دام دفینه، خوب جستیم آخر بر دامن فقر خود نشستیم آخر
2 مردانه گذشتیم، زآداب و رسوم این کنده ز پای خود شکستیم آخر
1 مالی که ز تو کس نستاند، علم است حرزی که تو را به حق رساند، علم است
2 جز علم طلب مکن تو اندر عالم چیزی که تو را ز غم رهاند، علم است
1 شیرین سخنی که از لبش جان میریخت کفرش ز سر زلف پریشان میریخت
2 گر شیخ به کفر زلف او پی بردی خاک سیهی بر سر ایمان میریخت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **