آسودگان چو نشئه درد آرزو از محتشم کاشانی غزل 231

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

آسودگان چو نشئه درد آرزو کنند

1 آسودگان چو نشئه درد آرزو کنند آیند و خاک کشتهٔ تیغ تو بو کنند

2 یک دم اگر ستم نکنی میرم از الم بیچاره آن کسان که به لطف تو خو کنند

3 ای دل رسی چه بر در بیت‌الحرام وصل کاری مکن که بر رخ ما در فرو کنند

4 کو صبر با دو چشم نظر باز خویش را تگزارم از حسد که نگاهی درو کنند

5 ساقی مزن به زهد فروشان صلای می زین قوم بدنماست که کاری نکو کنند

6 از روی زاهدان نرود گرد تیرگی صد بار اگر به چشمه کوثر وضو کنند

7 پویندگان خلد برین را خبر کنید تا همچو محتشم به خرابات رو کنند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر