کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری از کمال خجندی غزل 342

غزل 342 ام از 1252 غزلیات

بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند

1 بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند غمزهٔ تو خواری و زلف تو باری می‌کند

2 در ملاک عاشق بیچاره چشم و زلف تو این یکی بی‌صبری و آن بی‌قراری می‌کند

3 اگر نماید خوبرو جور و کند صد دشمنی مهربانی می‌نماید دوستداری می‌کند

4 عاشق دیدار را دیدار آرد در خروش عندلیب از شوق گل فریاد و زاری می‌کند

5 خاک را هم من به من گر بگذری آن لطف تست آب را بر خاک لطف خویش جاری می‌کند

6 چون ز پیشم می‌روی جان می‌سپارم من به غم هر کرا شد عمر لابد جان‌سپاری می‌کند

7 گرچه بود اول گدای شهر ما اکنون کمال تا به آن به کرد پاری شهریاری می‌کند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند

شاعر شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند چه کسی است ؟

شاعر شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند کمال خجندی می باشد.

شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند چیست ؟

قالب شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند غزل است

مضمون اصلی شعر بر عزیزان غمزهٔ شوخ تو خواری می‌کند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر