ای رهایی ده هر بیهوشی از جامی هفت اورنگ 126

ای رهایی ده هر بیهوشی

1 ای رهایی ده هر بیهوشی مهر بر لب نه هر خاموشی

2 به هوای تو سخن کوشی ما به تمنای تو خاموشی ما

3 گر تو در حرف تهی لطف شگرف لجه ژرف شود چشمه حرف

4 ور بر آفاق زنی حمله بیم قاف تا قاف شود حلقه میم

5 بعد توست اصل همه تنگی ها قرب تو مایه یکرنگی ها

6 دل جامی که بود تنگ از تو عندلیبیست غم آهنگ از تو

7 بال پروازش ازین تنگی ده نکهتش از گل یکرنگی ده

8 دوز از تار فنا دلق او را برهان از خود و از خلق او را

9 عیبش از بی هنران ساز نهان وز گمان هنرش باز رهان

10 تا ز عیب و هنر خود آزاد زید اندر کنف فضل تو شاد

عکس نوشته
کامنت
comment