سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

ای غبار خاک پایت توتیای از سلمان ساوجی غزل 322

غزل 322 ام از 897 غزلیات

ای غبار خاک پایت توتیای چشم من

1 ای غبار خاک پایت توتیای چشم من کمترین گردی ز کویت خونبهای چشم من

2 چشم من جز دیدن رویت ندارد هیچ رای راستی را روشن و خوبست رای چشم من

3 مردم چشمی و بی مردم ندارد خانه نور مردمی فرمای و روشن کن سرای چشم من

4 من ز چشم خود ملولم کاشکی برخاستی از درت گردی و بنشستی بجای چشم من

5 هر کجا دردی است باشد در کمین جان ما هر کجا گردیست گردد در هوای چشم من

6 تا خیالت آشنای مردم چشم من است هر شبی در موج خون است آشنای چشم من

7 می‌زند چشمم رهی تر آنچنان کاندر عراق رودها بربسته‌اند از پرده‌های چشم من

8 گر چه چشمم بسته است اما سرشکم می‌رود باز می‌گوید به مردم، ماجرای چشم من

9 ای صبا گر خاک پای او به دست آید تو را ذره‌ای زان کوش، داری از برای چشم من

10 چشم سلمان را منور کن به نور خود که هست روی تو، آیینه گیتی نمای چشم من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من

شاعر شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من چه کسی است ؟

شاعر شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من سلمان ساوجی می باشد.

شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من چیست ؟

قالب شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من غزل است

مضمون اصلی شعر ای غبار خاک پایت توتیای چشم من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر