ای ز قیام قامتت هر از عمادالدین نسیمی غزل 265

1 ای ز قیام قامتت هر طرفی قیامتی جز تو که دارد این چنین خوب و لطیف قامتی

2 تا به سجود چون ملک پیش تو سر نهاده ام دیو رجیم می کند هر نفسم ملامتی

3 هر که نکرد جان و دل با دو جهان نثار تو هر نفسی که می زند هست بر او غرامتی

4 جان و جهان و دین و دل صرف ره تو می کنم تا نبود به محشرم روز جزا ندامتی

5 تا به هوای دلبران از پی دیده رفت دل هست ز دیده هر دمم بر سر دل علامتی

6 وقت نماز حاجتم هست حدیث قامتش گر به خلاف این تو را هست بیار قامتی

7 سالک راه عشق باش اگر طالب گنج را چنین می طلبی سلامتی

8 حال نسیمی ای صبا! گر ز تو پرسد آن صنم با غم قامتش بگو، هست در استقامتی