ای در زمانه حسن تو از ابن یمین فریومدی غزل 193

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ای در زمانه حسن تو چون در بهار گل

1 ای در زمانه حسن تو چون در بهار گل ناید به پیش روی تو اندر شمار گل

2 تا انتساب گل بتو کردند آمدست خندان و سرخ روی سوی جویبار گل

3 گل را چه نسبت است برویت چو ایمنست در گلشن جمال تو ز آسیب خار گل

4 از بس که سرخ و زرد بر آمد از آنکه شد از روی لاله رنگ رخت شرمسار گل

5 باد صبا حکایت حسنت بگل رساند از رشک شد چو سنبل تر بیقرار گل

6 و آن زر ساو بر طبق لعل فام کرد تا بر سرت کند بتواضع نثار گل

7 ای باغبان بیا و قد و خد او نگر منشان بباغ سرو سهی و مکار گل

8 آب روان و سبزه و جام شراب و رود گر چه خوشند خوشتر ازین هر چهار گل

9 اما بسان ابن یمین هم که عاشق است با روی دلستانش نیاید بکار گل

عکس نوشته
کامنت
comment