- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آدینه مست مرا دید محتسب خراب می آمدم برون ز خرابات مست بی نقاب
2 آغاز کرد بی هده گفتن کی ای فلان از چون تویی خطاست چنین کار ناصواب
3 آدینه چون به مجلس واعظ نیامدی نشنیدی از خطیب که چون می کند خطاب
4 ای فارغ از بهشت نمی بایدت نعیم وی غافل از جحیم نمی ترسی از عقاب
5 گفتم که احتساب خراباتیان که کرد هرگز که دید کوی خرابات و احتساب
6 گر راست بشنوی ز خراباتیان بسی راغب تری به شرب سر از راستی متاب
7 بر من چه اعتراض کنی دفع خویش کن کز خود برون نرفته به زهدت چه احتساب
8 اینک بهشت اگر به قضا داده ای رضا وینک جحیم اگر طمعی داری از شراب
9 از مجلسی چه می کنم اینجا که می کنند هر دم روایتی درگر از آیت عذاب
10 من در بهشتِ مجلسِ اصحاب می خورم بر بانگ چنگ و ضرب دف و نغمه ی رباب
11 آن جا نه جای تست نه میخانه راه تو زهّاد را پدید بود مرجع ومآب
12 آن ها که سر به دنیی و دین درنیاورند حلاج وار طوق ندانند از طناب
13 کردند اعتصام به حبل الله و زدند دست وفا به دامان اولاد بوتراب
14 بی بال مانده ای نتوانی پرید از آنک ناممکن است جلوه ی طاووس از غراب
15 مثل تو پاک تن نبد آن قوم پاکباز گنجشک را رسد که کند پنجه با عقاب
16 ایشان منزّه اند و تو موقوف نام وننگ ای گاو لاغری مفگن خر در این خلاب
17 منگر به عاشقان به حقارت که می کنند شیران نر زه معرکه ی عشق اجتناب
18 افسرده را چه غم که نزاری در آتش است ای دست گیر هان که ز سر درگذشت آب
19 یارب تو آگهی که محبّ ولایتم روز جزا به قدر محبان دهم ثواب