-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به وقت فصل بهار از چمن مکن اعراض جهان ز لاله و گل بین به رنگ و بوی ریاض
2 میان حوضه ی چشمم ز خون برست گیاه چنانکه لاله ی سیراب بر کنار حیاض
3 شمامه ی سر زلفت که شام رعناییست چو باد صبح فرح بخش و داف الاَمراض
4 ز هر خیال و تصور که غیر دوست بود ضمیر صافی ابن حسام شد مرتاض
5 مرا ز کعبه و بتخانه کوی اوست غرض همین وسیله تمامم ز جملگی اعراض