- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگشود مرا ز یاریت کار دست از دلم ای رفیق! بردار
2 گرد رخ من، ز خاک آن کوست ناشسته مرا به خاک بسپار
3 رندیست ره سلامت ای دل! من کردهام استخاره، صد بار
4 سجادهٔ زهد من، که آمد خالی از عیب و عاری از عار
5 پودش، همگی ز تار چنگ است تارش، همگی ز پود زنار
6 خالی شده کوی دوست از دوست از بام و درش، چه پرسی اخبار؟
7 کز غیر صدا جواب ناید هرچند کنی سؤال تکرار
8 گر میپرسی: کجاست دلدار؟ آید ز صدا: کجاست دلدار؟
9 از بهر فریب خلق، دامی است هان! تا نشوی بدان گرفتار
10 افسوس که تقوی بهائی شد شهره به رندی آخر کار