کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

آن جگر گوشه ز خون دل ما بس از کمال خجندی غزل 295

غزل 295 ام از 1252 غزلیات

آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند

1 آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند مست شد چشمش ازین باده چرا بس نکند

2 غمزه را گر بزند زلف به بندد به دو دست هرگز این از ستم و آن ز جنا بس نکند

3 نشکیید دل پرخون من از صحبت یار غنچه از همدمی باد صبا پس نکند

4 به غلامئ دل من چو گواه آری خال خط برون آورد آن رخ بگوا بس نکند

5 دل در ابروی تو خالی ز دعاگونی نیست هر که محراب نشین شد ز دعا بس نکند

6 گرچه صد ناوک از آن غمزه مرا برجانست این قدر زخم زنو جان مرا بس نکند

7 از سر کوی تو هرگز نشود دور کمال نا در مرگ ز در پوزه گدا بس نکند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند

شاعر شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند چه کسی است ؟

شاعر شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند کمال خجندی می باشد.

شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند چیست ؟

قالب شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند غزل است

مضمون اصلی شعر آن جگر گوشه ز خون دل ما بس نکند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر